سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و اشعث پسر قیس را که فرزندش مرده بود چنین تعزیت فرمود : ] اشعث اگر بر پسرت اندوهگینى ، سزاوارى به خاطر پیوندى که با او دارى ، و اگر شکیبا باشى هر مصیبت را نزد خدا پاداشى است . اشعث اگر شکیبایى پیش گیرى حکم خدا بر تو رفته است و مزد دارى ، و اگر بى تابى کنى تقدیر الهى بر تو جارى است و گناهکارى . پسرت تو را شاد مى‏داشت و براى تو بلا بود و آزمایش ، و تو را اندوهگین ساخت و آن پاداش است و آمرزش . [نهج البلاغه]
امروز : دوشنبه 103 اردیبهشت 31
:: بازدیدهای امروز :<*DailyHit*>
:: بازدیدهای دیروز :<*YesHit*>
:: کل بازدیدها: <*WebLogHit*>
::  RSS 
::  Atom 
مهاجران کوی دوست

حتی یک دانه مداد

سه شنبه 87/3/7 :: ساعت 3:58 عصر

شهید حسین محمدیان    

برای مأموریتی به شهر حلبچه رفته بودیم.

درحال نوشتن خاطره بودم که خودکارم تمام شد.

در یکی از خرابه‏ها مدادی پیدا کردم و به نوشتن ادامه دادم.

لحظاتی بعد با ماشین به طرف مقصد بعدی حرکت کردیم. هنوز در حال نوشتن بودم که

حاج حسین پرسید: فلانی چکار میکنی؟ گفتم: با مدادی که پیدا کردم خاطره می‏نویسم.

ناگهان پاش رو گذاشت روترمز و گفت: برو مداد مردم رو بذار و برگرد،

مال مردم، مال مردم است

عراقی، ایرانی نداره. اون روز ایشان درس بزرگی به من دادند.

(وقت قنوت/ص32)


کلمات کلیدی: درس اخلاق، دل دادگان

¤ نویسنده: کانون فرهنگی هنری شهید بنازاده

نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

طراح قالب: ParsiBlog.com