سه شنبه 87/3/7 :: ساعت 3:58 عصر |
شهید حسین محمدیان
برای مأموریتی به شهر حلبچه رفته بودیم.
درحال نوشتن خاطره بودم که خودکارم تمام شد.
در یکی از خرابهها مدادی پیدا کردم و به نوشتن ادامه دادم.
لحظاتی بعد با ماشین به طرف مقصد بعدی حرکت کردیم. هنوز در حال نوشتن بودم که
حاج حسین پرسید: فلانی چکار میکنی؟ گفتم: با مدادی که پیدا کردم خاطره مینویسم.
ناگهان پاش رو گذاشت روترمز و گفت: برو مداد مردم رو بذار و برگرد،
مال مردم، مال مردم است
عراقی، ایرانی نداره. اون روز ایشان درس بزرگی به من دادند.
(وقت قنوت/ص32)
¤ نویسنده: کانون فرهنگی هنری شهید بنازاده |
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
|